سَگ (نام علمی: Canis lupus familiaris) یکی از زیر ردههای خانگی گرگها و پستانداری از راستهٔ سگسانان است. این واژه برای هر دو گونهٔ خانگی و شکاری و گاهی اوقات برای گونههای وحشی نیز به کار میرود. سگ خانگی یکی از حیوانات کاری و نیز همنشین انسانها بوده و هست. همچنین در بعضی فرهنگها از سگ به عنوان یک منبع غذایی استفاده میشدهاست.
سگها شامل صدها گونهٔ متفاوت میشوند. ارتفاع آنها از سطح زمین تا بین دو کتف از چند اینچ در گونهٔ شیهواهوا تا چند فوت در سگ تازی ایرلندی متغیّر است. رنگ آنها نیز از سفید تا سیاه و از قهوهای تیره تا روشن با طرحهای مختلفی متغیر است. پوشش آنها نیز از بسیار کوتاه تا چند سانتی متر متفاوت است، از موی خشن تا پشم صاف، مجعد یا نرم.برخی تحقیقات نشان میدهند که سگها دست کم در حدود پانزده هزار سال پیش از گرگها اهلی شدهاند، اما با معیار قرار دادن شواهدی که از فسیلها و از آزمایش دیانای به دست آمدهاست سگها از یک صد هزار سال پیش اهلی شده بودند. تحقیقات دیگر نشان میدهند که از اهلی شدن سگها زمان کمتری میگذرد و سگها از اهلی کردن سگهای وحشی که از قبل از گرگها منشعب شده بودند به وجود آمدهاند.سگها دو نوع کلی دارند. (سگهای شکاری و سگهای خانگی).سگهای اهلی همانند روباه، شغال، گرگ و دینگو متعلق به خانواده گوشتخواران میباشند. دینگو نوعی پستاندار است که از نظر جایگاه بین اجداد سگ و پریا قرار دارد. ارتفاع آن ۵۰ سانتی متر بوده، به رنگ قرمز تا حنائی روشن یافت میشود. اولین اعضای خانواده سگ سانان حدود ۲۵ میلیون سال قبل در شمال آمریکا رفتند، روباهها از این گروه مشتق شدند. سابقه نگهداری سگها در اروپا به حداقل ۱۰ هزار سال قبل بر میگردد.بیشتر شواهد نشان میدهد که اصلیت سگهای اهلی منسوب به آفریقا و آسیا است و از آنجا به همراه مهاجرین به اروپا آورده شدهاند. سابقه اهلی کردن سگ در جنوب غربی آسیا به ۲۰ هزار سال قبل برمی گردد.دانشمندان در مورد اینکه اجداد وحشی سگها، گرگ، شغال، یا دینگو بودهاست اختلاف نظر دارند. هر چند که در مورد این نکته که گرگ و احتمالا شغال در خانواده سگها قرار دارند متفق القول هستند. گروهی بر این عقیدهاند که تمام سگها از پستاندار اولیه به نام maicid که بیش از ۵۰ میلیون سال قبل میزیستهاست مشتق شدهاند.گروهی دیگر نوعی گوشتخوار به نام Canis Ferus را که منقرض شدهاست، منشا سگهای اهلی میدانند اما مدارکی دال بر وجود این گوشتخوار به دست نیامده و این تنها یک فرضیهاست.همان طوری که در طبیعت، تمامی موجودات زنده خودشان را با شرایط محیطی و تغییرات آب و هوایی وفق می دهند هیچ شکی وجود ندارد که سگها نیز که در مراحل اولیه در نقاط مختلف جهان به وجود آمدند خودشان را با این شرایط سازگار کرده باشند . سگهای تازی اولیه برای نواحی بیابانی و جلگه ای و سگهای مستیف برای نواحی کوهستانی و جنگلی سازش یافتند. موتاسیون (جهش) موجب افزایش تعداد گونهها شد و بتدریج این گونهها آگاهانه توسط انسان به کار گرفته و پرورش داده شد. جمجمهها و استخوانهای یافت شده از عصر حجر نشان می دهد که حد اقل چهار نوع سگ در اروپا وجود داشته است که از نظر جثه و شکل جمجمه با هم تفاوت داشتند.دور از واقعیت خواهد بود اگر تصور کنیم که انسان در ایجاد این چهار گونه دخالتی داشته است. منشا این چهار گونه ممکن است متفاوت باشد. به عنوان مثال در بعضی موارد از گرگ و در مواردی دیگر از شغال مشتق شده اند. همچنین ممکن است از حیوان دیگری که به طور مستقل از سایر حیوانات تکامل یافته است به وجود آمده باشند.
1.در این قانون،باید از هر گونه کپی برداری دوری شود((بدون اجازه)).
2.هر گونه تهمت و دشنام جلوگیری شود.
3.شکایت باید با مدرک باشد.
4.هشدار به کسی داده نشود.در غیر این صورت باید وبلاگ را ترک کنید.
5.سوء استفاده از هر گونه ابزار مانند هک کردن و غیره نشود.
6.برای کپی کردن مطالب باید اجازه گرفته شود و به شماره ی 09135354785 پیامک زده شود و کلمه((کپی و چسب)) نوشته شده باشد.
7.این مطالب از سایت ویکی پدیا می باشد و باید از پایگاه عضو شده باشید.
8.برای نظرات،باید از کلمات فارسی استفاده شود و آدرس وبلاگ و ایمیل نوشته شده باشد.((در صورت داشتن امکانات نظر دهید))
فیل یا پیل نام حیوانی بزرگجثه از راسته خرطومداران (Proboscidea) از خانواده فیلان (Elephantidae) است که بیشتر بومی هندوستان و آفریقا میباشد.[نیازمند منبع]
فیلها سنگینترین جانوران خشکی هستند.دو گونه فیل وجود دارد؛ یکی فیل آفریقایی که در آفریقا زندگی میکند و دیگری هم فیل هندی که ساکن هند است.این جانوران از خرطوم دراز خود به عنوان دست استفاده می کنند و با آن غذا و آب را در دهان خود می گذارند. جنس عاج فیلها مانند جنس دندان است. فیلهای نر از عاج برای جنگیدن استفاده می کنند.
فیلها احتیاجی به دفاع از سرزمینی که در آن زندگی میکنند ندارند٬ چون به نظر میرسد همسایگانشان را میشناسند و با آنها روابط دوستانه دارند. آنها قدرت بینایی ضعیفی دارند ولی حس شنوایی و بویایی آنها بسیار خوب است.اگر یکی از فیلها احساس خطر کند٬ همهٔ گله گوش به زنگ میشود.از فیلها برای درمان بعضی بیماریهای روانی در انسانها بهره گرفته شده است. پزشکان در تایلند از فیلها برای بهبود کودکان مبتلا به اوتیسم و نیز کودکان نابینا کمک گرفتهاند تا این کودکان، که از ارتباطات اجتماعی گریزان هستند، وارد تعاملات اجتماعی شوند.
گذشته از اندازهٔ فیلها٬ دو چیز دیگر که آنها را از بقیهٔ پستان داران متمایز میکند٬ خرطوم و عاج آنهاست.خرطوم٬ بینی فیل است. خرطوم استخوان ندارد ولی ماهیچهای است و یک یا دو لب انگشت در نوک آن وجود دارد.فیلها از خرطوم برای نفس کشیدن و آب خوردن استفاده میکنند٬ به این صورت که ابتدا آب را بالا میکشد و سپس آن را از گلویش پایین میفرستد.خرطوم فیل مثل دست نیز عمل میکند.هم آنقدر قوی است که میتواند شاخههای پربرگ را با آنها بشکند و هم آنقدر دقیق که میتواند میوهای به کوچکی تمشک را با آن بردارد.
خرطوم فیل بسیار حساس است: فیلهایی که میخواهند جفتگیری کنند خرطومهایشان را در هم حلقه میکنند.فیلهای مادر وقت زیادی را صرف لمس و نوازش بچه هایشان میکنند.آنها این کار را با خرطومهایشان انجام میدهند.این «نوازش فیل» برای بچه فیل بسیار مهم است.بچهای که نوازش نشود به اندازهٔ بچهای که تماس زیادی با مادرش داشته باشد رشد نمیکند.
عاجها٬ در واقع دومین دندانهای پیشین بالایی فیلاند.وقتی این دندانها شروع به رشد میکنند٬ مثل دندان انسان٬ لایهای از مینا دارند.ولی وقتی بزرگتر میشوند٬ مینا دیگر روی دندانها را نمیپوشانند.بیشتر این دندانها از عاج ساخته شده است.فیلها از این عاجها برای دفاع کردن و غذا خوردن استفاده میکنند.این دندانها در تمام طول عمر فیل رشد میکنند٬ بنابراین فیلی که عاجهای بسیار بزرگی دارد معمولاً حیوانی پیر است.عاج مادهها کوچکتر از عاج نرهاست و عاج فیل آسیایی هم کوچک تر از فیل آفریقایی است.
واژه اسب (Aspa)(آفریده نیک) که در اوستا آمدهاست، خود یک واژه، از دوره پیش از تاریخ و به احتمال زیاد مادی(پارتی، اوستایی)است، و در پارسی باستان (asa)بوده و در سانسکریت(acva) آمدهاست. و بسیاری از نامهای اساطیری در متون کهن از این واژه گرفته شدهاست، به مانند: «اسپریس» به معنی میدان اسب دوانی و «اسپست» به منای یونجه که با تلفظی متفاوت به برخی زبانهای دیگر منتقل شدهاست.
نام اسب همواره با واژههایی مانند چابکی همراه بودهاست. پیشینیان برای اسبهای خود احترام بسیاری قائل بودند به گونهای که صاحب اسب، نیاکان اسب نژادین خود را تا ۱۲ نسل پشت میدانست و به هنگام مرگ اسبش به شدت غمگین میشد.[نیازمند منبع] همچنین اسب را جانوری نجیب نیز میشناسند. ولی در هنگام خشم اسب نزدیکی به او بسیار خطرناک است.
عمر خیام در کتاب نوروزنامه نام گونههای اسب را چنین بیان میکند:
نامهای ساخته شده با پسوند اسب:
گذشتهٔ این نژاد هنوز به درستی شناخته نشدهاست، ولی بی تردید این نژاد بسیار قدیمی است و از خاور میانه و نواحی دشتی و کوهستانی یا نیمه کوهستانی این منطقه ریشه گرفتهاست. طی تلاش ایرانیان از قبل از هخامنشیان در پرورش و اصلاح این نژاد، اسبهای اصیلی به وجود آمدند که به خاطر چابکی و مقاومتشان مایه حیرت شدند اما بیشترین فعالیتهای اصلاح این نژاد در زمان اشکانیان که ساکن شمال شرق ایران بودند انجام شد و اشکانیان که سوارکارانی ماهر بودند پس از در دست گرفتن حکومت در ایران در۲۵۰ ق. م اسب پارسی را به اسب ترکمن ترجیح داده و به مرور زمان رو یه اصلاح و پرورش این نژاد و مقاوم کردن آن آوردند. نژاد اسبهای اصیل انگلیسی از آمیزش اسبهای پارس و اسبهای محلی (انگلیسی) ریشه میگیرد. خون این نژاد امروزه تقریباً در رگهای همهٔ نژادهای سبک وزن جاری ا ست.
قد این اسبها بین ۱٫۴۵ تا ۱٫۵۵ متر است. آنها میتوانند هر رنگی داشته باشند ولی ابلق نیستند. رنگ مشکی نیز در آنان بسیار نادر است. موهای اسب پارس ابریشم مانند است. یکی از خصوصیات آن دمش است که بالا نگه داشته شدهاست (حتی به هنگام حرکت). از خوصوصیات دیگر آن سر کوچک و برجسته، گردن بلند و کمانی، کمر کوتاه، کپل بالا و افقی و پاهای محکم آن است. پوست اسب پارس نازک است، به طوری که رکهای آن به خصوص در سر، مشخص هستند. پیشانی آن صاف است سوراخهای بینی آن باز میباشد. به علاوه، اسب پارس بر خلاف دیگر نژادها ۱۷ دنده و ۵ مهرهٔ کمری دارند (به جاب ۱۸ دنده و ۶ مهرهٔ کمری).
اسب اصولا حیوانی است که در آب و هوای سرد و خشک تکامل یافته و در مناطق بیابانی همچون کویرهای عربستان رشد نیافتهاست. اسب پارسی در زمان ابتدای حکومت ساسانیان ۲۳۰ م ابتدا وارد عراق کنونی و سپس وارد یمن و عربستان شد.
ادامه مطلب ...
برای نمونه برخی از ماهیان چون صخرههای ناهنجار و برخی مانند کرمهای لولنده هستند. بعضی تخت و مسطح چون کلوچه آردی و پارهای مانند توپ هستند. ماهیان همه گونه رنگی دارند. یعنی همه رنگهای رنگین کمان. بسیاری از ماهیان رنگهای روشن همچون رنگهای درخشان و روشن پرندگان. سرخ تند زرد آبی و ارغوانی و صدها نمونه و گونه رنگ زیبا و دلربا و طرحهای راه راه و خطوط شبیه توری یا نقطه چین دارند.
کوچکترین ماهی پیگمی گابی فیلیپینی است که کمتر از ۱۳ میلیمتر در کمال رشد طول دارد. بزرگترین ماهی شارک وال میباشد که در رشد کامل ۱۸ متر طول و ۱۴ تن وزن دارد. این ماهی جانوران کوچک دریایی و گیاهان را میخورد و به طور کلی بی آزارتر از ماهیان دیگر نسبت به انسان است. خطرناکترین ماهی تنها چند کیلوگرم وزن دارد. سنگ ماهی که برآمدگی زهرداری دارد که میتواند با زهرش آدمی را در چند دقیقه بکشد. ماهیها تقریباٌ در همه آبها زندگی میکنند: در آبهای در نقطه یخ زدن قطب شمال و در رودها و جویبارهای بخارآلود جنگلهای استوایی و در جویبارهای خروشان کوهستانها و در آبهای رودهای آرام زیرزمینی. برخی از ماهیان سفرها و مهاجرتهایی سرتاسری اقیانوسی میکنند. ماهیان دیگر بیشتر زندگی خود را درون شنها و کف اقیانوسها میگذرانند. بیشتر ماهیان هرگز اب را ترک نمیگویند. اما برخی از ماهیان ممکن است ماهها در بستر خشک رودخانه زنده بمانند.
یک نوع ماهی به نام آناباس در سواحل فیلیپین، مالزی و مشرق هند وجود دارد که پس از این که بر اثر طغیان آب از آب دریا بدور و در برکهای خشک شد از میان گل و لای خزان خزان همچون خزندگان راه میروند تا خود را به دریا برساند. ماهیان برای آدمی اهیمت بسیار دارند، خوراک میلیونها نفر از مردم از ماهی فراهم میشود عدهای برای تفریح به شکار ماهی میروند و بسیاری آنها را همچون جانوران دست آموز در آکواریوم و غیره نگه میدارند. ماهیان در تعادل طبیعت نقش مهمی دارند. ماهیان گیاهان و جانوران آبزی را میخورند و باز خوراک گیاهان و جانوران میگردند و ماهیان تعادل مجموع کلی گیاهان و جانوران کرده زمین برقرار میسازند.
همه ماهیان مهره دار و دارای آلت تنفسی مخصوصی برای دم و بازدم در آب و خونسرد هستند. ماهیان نمیتوانند حرارت بدن خود را با حرارت محیط اطراف خود میزان کنند. بعلاوه تقریباٌ همه ماهیان بالهها و پرههایی دارند که در شنا کردن به کار میروند. جانوران آبی دیگر مانند دلفینها و والها شبیه ماهی به نظر میرسند گرچه مهره دار و باله دار میباشند ولی بر خلاف ماهیان بچه زا هستند و بچههای خود را شیر میدهند به علاوه بر خلاف ماهیان با شش دم و بازدم میکنند همچنین خونگرمند.
خصوصیات ماهیها :
ماهیهای زیادی در آبهای شور و شیرین زندگی میکنند که از لحاظ شکل، رنگ، اندازه، نوع غذا، نوع رفتار، محل زندگی با هم تفاوت دارند.
از لحاظ نوع غذا ماهیها را میتوان به ۳ گروه اجمالی زیر تقسیم کرد:
الف)گوشت خوار مانند:اسکار، کوسهماهی، پیرانا و غیره ب)همه چیز خوار مانند: گربه ماهی ج)گیاه خوار مانند: مولی
از لحاظ رفتار میتوان رفتارهای زیر را برای ماهیها عنوان نمود:
الف)ماهیهای صلح جو با رفتار مسالمت آمیز مانند گلدفیش، گوپی، مولی وغیره ب)ماهیهای با رفتار خشن مانند پیراناها، کوسه ماهی، اسکار و غیره ج)ماهیهای انزوا طلب مانند مارماهی، سفره ماهی وغیره د)ماهیهایی با زندگی گروهی مانند پیراناها، بارب و غیره
از لحاظ زندگی ماهیها را به دستههای زیر تقسیم میکنند:
الف)آب شور مانند کوسه ماهی، نهنگ، دلفین و غیره ب)آب شیرین مانند بارب، قزل آلا و غیره ج)سطح آب د)لایههای میانی آب ر)اعماق آب و کف دریا
اسکلت بعضی از ماهیها غضروفی است مانند کوسه ماهی، اره ماهی، ماهی خاویار، سفره ماهی و غیره. داشتن باله و آبشش، ماهی را برای زیستن در آب سازگار میکند. بیشتر ماهیها دارای فلس هستند. به نوع خاصی از فلس پولک گفته میشود.
ماهیها از طریق آبشش تنفس میکنند. آبشش ۲ نوع است، ۱- داخلی ۲- خارجی،
آبششهای داخلی آبششهایی هستند که پوششی دارند ولی آبششهای خارجی پوششی
ندارند.ماهیها وقتی رشد میکنند، پولکهایی در میآورند که با دیگر
پولکها تفاوت دارد وبه راحتی تشخیص داده میشوند. دو خط جانبی روی پهلوهای
ماهی است که از سلولهای حساسی ساخته شدهاست، که به وسیلهٔ آن ماهی از
تغییرات محیط خود با خبر میشود. بادکنکی در شکم ماهی وجود دارد که ماهی
میتواند هوا وارد یا خارج از آن کند و بدین وسیله وزن خود را تغییر دهد و
سبک و سنگین شود.
ماهیها را میتوان تقریباً در همه نوع آب، چه شیرین چه شور، چه کم عمق درست زیر سطح آب و چه با عمق هزاران متر یافت. ولیکن دریاچههای بسیار شور همانند دریاچه گریت سالت Great salt lake واقع در ایالت یوتای آمریکا زیستگاه خوبی برای زندگی ماهیها نیست. بعضی از گونههای ماهی فقط جهت نگهداری و نمایش در اکواریوم پرورش داده میشوند. ماهیها بهعنوان یک منبع مهم مواد غذایی بشمار میآیند. دیگر جانوران آبزی نظیر نرم تنان و سخت پوستان که معمولاً ماهی صدف نامیده میشوند.) اغلب زمانی بهعنوان ماهی در نظر گرفته میشوند که بهعنوان غذا مورد استفاد قرار گیرند. گرفتن ماهی بهعنوان غذا و یا به منظور ورزش، ماهی گیری نامیده میشود. برداشت سالانه از تمام حوزههای ماهیگیری جهان در حدود ۱۰۰ میلیون تن میباشد.
صید بی رویه ماهی نسل گونههای مختلف ماهی را به خطر انداختهاست. گزارشی که در ۱۵ میسال ۲۰۰۳ در مجله Nature منتشر شده، حاکی از این بود که صید بی رویه سازمان یافته گونههای مختلف ماهی در اقیانوسهای بزرگ به حدی زیاد بودهاست که تنها کمتر از ۱۰ در صد از تعداد ماهیهایی که در سال ۱۹۵۰ وجود داشتند، باقی ماندهاند. بویژه کوسهها، ماهیهای روغن (کاد مُرُو)ی اقیانوس اطلس و ماهیهای ساردین اقیانوس آرام در خطر میباشند. نویسندگان بر کاهش، جدی، سریع و فوری صید ماهی و محافظت از زیستگاههای اقیانوسی در سرتاسر جهان توصیه اکید دارند.
ماهی بهوسیله حرکت دادن قسمت عقبی بدن خود به سمت جلو حرکت میکند. ماهیچههای که دو طرف ستون فقرات (اسخوانهای پشتی) او را پوشاندهاند حرکت دم او را کنترل میکنند ماهی ابتدا این ماهیچه را به یک طرف میکشاند و بعد به طرف دیگر و همزمان دم خود را از یک طرف به طرف دیگر حرکت میدهد و به این ترتیب به جلو حرکت میکند ماهیها برای حرکت به سمتهای راست و چپ و همچنین بالا و پایین از بالههای خود استفاده میکنند.
در اسطورههای ایرانی جمشید را نخستین انسانی پنداشتهاند که به پرورش ماهی پرداخت، جمشید پادشاه پیشدادی بود. ایرانیان محل پرورش ماهی را ماهیخانه مینامیدند.