قُمری ِ خانگی (نام علمی: Streptopelia senegalensis) نوعی قمری کوچک است که در مناطق گرمسیری آفریقای جنوب صحرا، خاورمیانه، جنوب آسیا، هند و غرب استرالیا زندگی میکند.وجه تمایز قمری خانگی از سایر قمریها، طوق پهن خالخال سیاه و مسی رنگی است که در جلوی گردن دارد. طول قمری خانگی حدود ۲۵ سانتیمتر است. دم بلند و جثه لاغری نسبت به دیگر کبوترسانان دارد. سطح پشتی، بالها و دم آن به رنگ خرمایی است. پرهای خاکستری مایل به آبی در بالهایش دیده میشود. سر و بخشهای پائینی بدنش به صورتی و شکمش به رنگ سفید میگراید. پاهایش نیز قرمز رنگ است.
آوازش چیزی شبیه به او-توک-توک-او-رو با تشدید بر روی توک-توک است. گاهی در هنگام پرواز یا فرود آمدن جیغی تودماغی با وقفههای یک ثانیهای میکشند.
خوراک قمری خانگی دانهها، غلات، علفها، دیگر انواع سبزیجات و حشرات کوچک است، بیشتر بر روی زمین زندگی میکنند و به دنبال غذا میگردند. اصولاً اجتماعی نیستند و معمولاً تنها یا جفتی زندگی میکنند.
نر و ماده قمری خانگی شبیه به هم و پرنده نابالغ تیرهرنگتر است.
قمری خانگی، دو تخم میگذارد و نزدیک ۱۴ روز روی آنها میخوابد. بیشتر این زمان را قمری خانگی ماده روی تخم میخوابد ولی در صورت نیاز جای خود را با قمری خانگی نر عوض میکند.
سوسری جانداری است بندپا از ردهٔ حشرات، زیرردهٔ بالداران (Pterygota) فرو-ردهٔ نوبالان (Neoptera)، راستهٔ سوسریان (Blattodea). سوسک نامی کلّی است برای خانواده سوسریها.
سوسکها بزرگترین گروه حشرهها را به خود اختصاص دادهاند و در محیط زیستهای مختلفی دیده میشوند. از زمینهای سنگلاخی تا جنگلهای استوایی تحت قلمرو خیاطیها به حساب میآید. بیشتر سوسکها قدرت پرواز دارند.آنها دارای بالهایی هستند که وقتی در حال پرواز نیستند آنهارا در محفظه محکمی روی پشت خود جمع میکنند و در زیر این محفظه نگهداری میکنند. سوسکها از انواع مختلف گیاهان، گونههای حیوانات و لاشههای مرده آنها تغذیه میکنند.
تمام سوسکها دارای بخشهایی برای نیش زدن و جویدن در ناحیه دهان خود هستند. بعضی از سوسکها دارای آروارههای بزرگی هستندکه آنها را قادر میسازد که طعمه خود حمله کرده و او را قطعه قطعه کنند. سوسکهای دیگر مثل شپشه گندم دارای آروارههای کوچکی در انتهای پوزه درازشان میباشند. شپشه گندم پوزه بلند خود را برای سوراخ کردن اجسام سخت و رسیدن به غذا، به کار میبرد.او دارای شاخکهای زانویی بوده که میتواند آنها را خم کرده و در شیار پوزه اش پنهان کند. کوچکترین حشرههای جهان سوسکهای دارای بالهای پردار میباشند. بدن بعضی از آنها دارای طول کمتر از ۵ میلیمتر میباشد. نوع نر خیاطی گرد آمریکایی جنوبی درازترین سوسک در جهان است. این سوسک دارای دو شاخ بزرگ است و میتواند تا ۱۵ سانتیمتر (۶ اینچ) رشد کند و قد بکشد. بیشتر سوسکها هرگز آب نمینوشند. بچه برخی از سوسکها میتوانند بدون غذا تا ۵ سال زنده بمانند.
در حدود ۳۷۰.۰۰۰ گونه مختلف سوسک شناخته شدهاست. آنها در تمام نقاط جهان، روی زمین، رودخانههای آب شیرین و دریاچهها پراکنده هستند.
طبق شواهد بسیار سوسکها تکامل یافته موریانهها هستند اما آنها را جزو گروه موریانهها دسته بندی نمیکنند.
نتایج تحقیقات تیم «سایمون لی» از دانشگاه ناتینگهام که در کنگره انجمن میکروبیولوژی عمومی انگلیس ارائه شدهاست نشان میدهد که از مغز سوسک حمام میتوان برای تولید آنتی بیوتیکهایی که قادرند ۹۰ درصد از باکتریهایی که به طور بالقوه برای انسان مرگبارند ساخت.
از جمله این باکتریها میتوان به باکتری استافیلوکوکوس MRSA و برخی از نمونههای سمی «اشریشیا کولی» اشاره کرد. این آنتی بیوتیک علاوه بر مغز سوسک در مغز ملخ نیز یافت میشود.
یک مرد آمریکایی به نام تراویس فسلر توانستهاست ۱۱ سوسک حمام زنده را به مدت ۱۰ ثانیه در دهان خود نگه داشته و نام خود را در کتاب گینس ثبت نماید.
عروس دریایی گونهای از بیمهرگان است که در شاخه کنیداریا
طبقه بندی می شود. این موجودات قادر به شنا کردن می باشند . گونههای
متفاوتی از این جاندار وجود دارد از جمله Scyphozoa ( بیش از ۲۰۰ گونه ) ،
Staurozoa (در حدود ۵۰ گونه) ، Cubozoa (در حدود ۲۰ گونه) و Hydrozoa (در
حدود ۱۰۰۰-۱۵۰۰ گونه ) . عروس دریایی در همه اقیانوسها یافت میشود . گونهای از آنها در آب شیرین زندگی می کن که اندازهای کمتر از نیم اینچ و رنگی سفید و روشن دارد . این گونه نیش ندارد .
در بسیاری از مناطق عروس دریاییها را در آکواریم نگهداری می کنند .
عمومیترین صفات جانوران که طی مراحل رشد نیز قبل از همه ظاهر میشود، تراز ساختمانی آنهاست. همه جانوران زندگی را از یک سلول آغاز میکنند و برخی از تراز بافت بالاتر نمیروند، اما بقیه آنها از این تراز میگذرند و بدن پیچیدهتری مییابند. بدین ترتیب جانوران (متازوآ) را صاحب دو شعبه رده بندی در نظر میگیرند. در شعبه پارازوآ، بالاترین تراز ساختمانی را بافت تشکیل میدهد. این شعبه فقط شاخه اسفنجها را شامل میشود. همه جانوران دیگر که به شعبه یومتازوآ تعلق دارند، با داشتن اندام و دستگاه مشخص میشوند.
دومین صفت عمومی که بعد از تراز ساختمانی در حین رشد جانوران ظاهر میشود، نوع تقارن آنهاست. در ابتدا جنین همه جانوران دارای تقارن شعاعی یعنی به صورت کرهای توپر و یا توخالی و متشکل از تعدادی سلول است. بعضی از گروههای جانوری مانند عروس دریایی این تقارن شعاعی را تا مرحله بلوغ حفظ میکنند، اما در بقیه پس از مدتی جنین تقارن شعاعی ثانویه (مانند ستاره دریایی) و یا تقارن دو طرفی مییابد و لارو و جانور بالغ حاصل از آنها نیز معمولاً همین نوع تقارن را نگه میدارند. بر همین اساس شعبه یومتازوآ را میتوان به دو دسته دارای تقارن شعاعی (Radiata) و دارای تقارن دو طرفی (Bilateria) تقسیم بندی میکنند. هر گونه فضا یا حفره عمومی که کاملا توسط بافتهای مزودرمی و بویژه توسط پردههای صفاقی احاطه شده باشد، سلوم (Coelom) نام دارد. بنابراین جانوران دارای سلوم را متعلق به گروه سلوماتها، میدانند. معنای اصطلاحات آسلومات و پزدوسلومات نیز به همین ترتیب روشن میشود. آسلوماتها جانوران فاقد سلوم و در واقع فاقد هر گونه حفره عمومی هستند. پزدوسلوماتها دارای پزدوسل یا سلوم کاذب یعنی حفره عمومی هستند که پوشش آن را مستقیما اکتودرم و آندودرم تشکیل میدهند نه صفاق. چنین حفرهای در ظاهر به سلوم واقعی میماند. عروس دریایی جز آسلوماتها میباشد.
این موجودات دارای ساختار زیبایی هستند، به همین جهت عروس دریایی نامیده میشوند. عروس دریایی، در اعماق متوسط دریا زندگی میکند و بین ۱۰ تا ۲۰ سانتیمتر قطر دارد و بدنی چتر مانند و شفاف ژلاتینی دارد. قطر بدن در مرکز چتر و در حاشیه لبهها، نازک است و تعدادی تانتاکول در لبه دارد.
دهان چهار گوش در قسمت وسط بدن قرار دارد که به یک حلق لولهای با مقطع ۴ گوش وصل میشود و انتهای حلق به معده ختم میگردد که دارای ۴ جیب شعاع است. معده چهار قسمتی است و از این قسمتها، لولههای گوارشی یا معدی منشا گرفته و به صورت مجرای شعاعی حلقوی قرار گرفته و مواد غذایی را به قسمتهای مختلف میرسانند. در اطراف دهان ۴ بازوی دهانی وجود دارد. در لبه چتر عروس دریایی، تعداد ۸ عدد برآمدگی به فواصل مناسب با هم قرار دارند که این برآمدگیها دارای ساختار حسی هستند و حاوی ذرات شعاعی یا استاتولیتها بوده و نیز ۲ چشم ساده در جدار عضو تعادلی خود دارند.
حداقل دو شبکه عصبی وجود دارد که یکی از آنها تمامی سطح روی و زیر چتر و تانتاکولها را عصبدار کرده و جریانات عصبی را به آرامی منتقل میکند و در تنظیم حرکات موضعی و متمرکزی نظیر تغذیه دخالت میکند. دومین شبکه عصبی، به نواحی زیر چتر محدود شده و جریانات عصبی را به سرعت منتقل میکند و باعث تنظیم انقباضات چتر هنگام شنا میشود.
چرخه زندگی در اورلیا شامل دو مرحله جنسی و غیر جنسی است. در ضمن جنسها جدا از هم هستند. در مرحله جنسی، غدد جنسی نعل اسبی شکل، به تعداد ۴ عدد در قسمت زیر چتر در کنار کیسههای معدی قرار دارند و از قسمت بیرون اورلیا میتوان آن را دید. در مدوز نر یا اورلیای نر، اسپرمها از غدد تناسلی آزاد شده، وارد حفره گوارشی شده و از راه دهان در آب دریا آزاد میشوند و در جستجوی مدوز ماده خواهند بود.
اسپرمها از طریق دهان اورلیای ماده، وارد حفره گوارشی شده و در آنجا با تخمکهای آزاد شده از غدد جنسی ماده ترکیب میشوند. لقاح که صورت گرفت، تخمهای حاصل از لقاح، حفره گوارشی را ترک کرده و در کیسههای پرورشی مخصوصی که در شیار بازوها بوجود میآید، جای میگیرند.
تخمها بعد از طی مراحل رشد و نمو، هر کدام به صورت لاروی مژکدار درمیآیند و سپس این قسمت را ترک کرده و به صورت وارونه روی سطح سخت دیگر متصل میشوند. در این حالت لارو، مژکها را از دست داده و ساکن میشود و حدود ۱۲ سانتیمتر اندازه دارد و در این حالت به صورت پولیپ است.
لارو بدون مژک ممکن است برای ماهها یا سالها به این شکل باقی بماند. در اواخر پاییز و با شروع سرما، پولیپ رشد کرده و بطور عرضی تقسیم میشود، قطعه قطعه شده و قطعات عمیقتر میگردند و پولیپ به صورت مجموعهای از قطعات نعلبکی شکل درمیآید که لبه آنها دندانهدار است و این قطعات بوسیله لوله مرکزی با هم ارتباط دارند.
به تدریج قطعات از هم جدا شده و یکی پس از دیگری، پولیپ را ترک کرده و مدوزهای تقریبا ۸ لبی شناور را بوجود میآورند که این مدوزها رشد کرده و مدوز بالغ را ایجاد میکنند و هر کدام زندگی مستقل خود را به صورت یک عروس دریایی، ادامه میدهند.
مور یا مورچه حشرهای اجتماعی است همانند زنبور عسل از راسته پردهبالان که در میانههای دورهٔ کرتاسه یعنی حدود ۱۱۰ تا ۱۳۰ میلیون سال پیش تکامل
یافتهاست. امروزه بیش از ۱۲۰۰۰ گونه مورچه طبقه بندی شدهاند و تخمین زده
میشود این تعداد تا ۱۴۰۰۰ گونه نیز برسد. مورچهها به راحتی از شاخکهای آرنج دارشان و ساختار گره مانندشان و کمر باریکشان قابل شناسایی هستند.
اندازه اجتماع مورچهها میتواند از چند ده مورچه شکارچی در یک حفره تا چند میلیون مورچه ساده و مورچه نازای ماده و طبقهای از کارگرها و سربازها و سایر گروهها را در یک محدوده جغرافیایی وسیع شامل شود.همچنین اجتماع مورچهها شامل تعدادی نر دارای نطفه و همچنین یک یا چند ماده که توانایی بارور شدن دارند و ملکه نامیده میشوند، میشود.همچنین گاهی اجتماع مورچهها یک ابرجامعه توصیف شدهاست ٬زیرا مورچهها در آن با یکدیگر کار میکنند و از اجتماع خود دفاع میکنند...
تقریباً تمام مناطق کره زمین مورچه دارد. فقط مناطقی مانند جزایر دور افتاده و غیرقابل دسترسی استثنا هستند. مورچه به بیشتر محیط زیستهای زمین چیره گشتهاست و در بیشتر محیط زیستها توانایی زندگی دارد. این موجود ۱۵-۲۰٪ موجودات زنده خشکیزی زمین را تشکیل میدهد. علت موفقیت آنها به زندگی اجتماعی، توانایی بالای انطباق پذیری و توانایی تغییر دادن محیط زیستشان و بهره برداری از منابع و دفاع از یکدیگر برمیگردد. انواع مورچهها به صورتهای مختلفی مانند زندگی انگلی و بردهداری، همزیستی مسالمت آمیز و … تکامل یافتهاند.
جامعهٔ مورچهها دارای سیستم تقسیم کار ٬ارتباط بین اشخاص و توانایی حل مشکلات پیچیدهاست.این ارتباطات در جوامع انسانی با مطالعه و مذهب و در طول زمان بوجود آمدهاست. مورچهها قویترین حیوانات خشکی میباشند، چرا که میتوانند چند برابر وزن خود بار حمل کنند، مطالعه در زندگی مورچهها دانشمندان را به شگفتی واداشتهاست، چون وقتی آنها انبار غذای بعضی از مورچهها را بررسی کردهاند، با کمال تعجّب دیدهاند آنها، به طور دقیق دانههای جمع آوری شده را به طور منظّم در کنار هم قرار میدهند؛ آنها دانههای گندم را از وسط به دو نیم میکنند تا هنگام رسیدن رطوبت سبز نشود، ولی دانههای خربزه را به جای نصف به چهار قسمت تقسیم میکنند، زیرا میدانند که دانههای خربزه (تخم خربزه) اگر به دو نصف تقسیم شوند، باز هم قابلیت سبز شدن را دارند و به محض تماس با آب رشد خواهند کرد و لانهٔ مورچهها را از بین خواهند برد.
مورچهها در تلاش و پشتکار و استقامت تا آن جا پیش رفتهاند که برای ما انسانها ضرب المثل شدهاند،
ما میتوانیم از زندگی آنها بیاموزیم: که هرگز ناامید نشویم، محتاط باشیم، با آرزو مانوس شویم، تمام توانمان را برای موفقیت بکار گیریم، قدر نعمتهای خدا را بدانیم، صرفه جو باشیم، از کنار هم بودن لذت ببریم، با هم آینده را بسازیم، از تنهایی گریزان باشیم و منافع جمع را بر منافع خودمان ترجیح دهیم. مورچهها در سراسر دنیا وجود دارند و تعدادشان نیز بسیار زیاد است، در عین حال زندگی مورچهها سرشار از فلسفهاست.
در این مقاله چند نمونه از دلایل این امر را مرور میکنیم، زیرا بسیار قابل تامل است: مورچهها در زندگی خود:
قورباغه یا غوک جانوری است دوزیست از راسته بیدمان (Anura).
رایجترین دوزیستان جهان قورباغهها و وزغها هستند. نوع بالغ قورباغهها عموما بدون دم و چمباته زده هستند، آنها پاهای بلند عقب برای پریدن و زبان بلند چسبناک برای گرفتن طعمه، دارند. معمولاَ قورباغهها بدن نرم و مرطوب دارند و در نزدیکی آبها زندگی میکنند. وزغها پوست خشک و زگیل مانند دارند و عمدتاً روی خشکی زندگی میکنند.
قورباغهها و وزغها هر ساله به محل تولید مثل (محل تولد) خود باز میگردند. عموما نرها زودتر از مادهها به آبگیرها میرسند و محدوده جفت گیری خود را مشخص میکنند. هنگامی که مادهها به محل میرسند، نرها بهوسیله آوازهای مخصوص آنها را به درون آبگیر دعوت میکنند. در صورتی که مادهها به آواز نرها جواب بدهند، نرها بهوسیله پاهای جلویی آنها را میگیرند. وقتی مادهها تخم ریزی میکنند، نرها بهوسیله اسپرم تخمها را بارور میکنند.
نحوه بغل کردن برای جفت گیری که به نام اتصال معروف است، به این شکل است که نر در سمت راست قرار میگیرد تا بتواند تخمها را بارور کند. این حالت ممکن است چند روز طول بکشد.
وزغ نیزار متعلق به آمریکای مرکزی و جنوبی در سال ۱۹۳۵ برای کنترل سوسکهای نیشکر که آفت ساقههای نیشکر هستند، به نواحی شمالشرقی استرالیا برده شده. متاسفانه وزغ نیزار در محیط زیست خود بیش از حد سازگاری پیدا کرد. این وزغ به سرعت افزایش پیدا کرد و تعداد بیشماری از گونههای حشرات محلی و حیوانات استرالیا را خود. بعضی از این گونهها در حال حاضر در معرض خطر قرار دارند. این وزغ به دلیل سمی بودن و غیر قابل خورده شدن، شکارچیان کمی دارد.
نمونههای اندکی از قورباغههایی که شش ندارند نیز یافت شدهاست.
در اغلب مناطق جهان زیستگاه قورباغهها گسترده شدهاست، بااینحال آنها در قطب جنوب و و در بسیاری از جزایر اقیانوسی حضور ندارند. با توجه به ساختار و نیاز پوست قورباغهها، بزرگترین تنوع آنها را میتوان در در مناطق گرمسیری جهان، جایی که آب به آسانی در دسترس است، یافت.
قورباغهها به صورت تجاری برای اهداف مختلفی مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین قورباغهها به عنوان یک منبع غذایی استفاده میشوند؛ پای قورباغه در کشورهای چین، فرانسه، اندونزی، فیلیپین، شمال یونان و در بسیاری از مناطق آمریکای جنوبی، به ویژه لوئیزیانا یک خوراک به حساب میآید.
۳۷۰۰ گونه از قورباغهها و وزغها در دنیا وجود دارد که به غیر از جنوبگان (قاره قطب جنوب) در همه نقاط دنیا میتوان آنها را یافت. برخی از آنها عبارتاند از: