قورباغه یا غوک جانوری است دوزیست از راسته بیدمان (Anura).
رایجترین دوزیستان جهان قورباغهها و وزغها هستند. نوع بالغ قورباغهها عموما بدون دم و چمباته زده هستند، آنها پاهای بلند عقب برای پریدن و زبان بلند چسبناک برای گرفتن طعمه، دارند. معمولاَ قورباغهها بدن نرم و مرطوب دارند و در نزدیکی آبها زندگی میکنند. وزغها پوست خشک و زگیل مانند دارند و عمدتاً روی خشکی زندگی میکنند.
قورباغهها و وزغها هر ساله به محل تولید مثل (محل تولد) خود باز میگردند. عموما نرها زودتر از مادهها به آبگیرها میرسند و محدوده جفت گیری خود را مشخص میکنند. هنگامی که مادهها به محل میرسند، نرها بهوسیله آوازهای مخصوص آنها را به درون آبگیر دعوت میکنند. در صورتی که مادهها به آواز نرها جواب بدهند، نرها بهوسیله پاهای جلویی آنها را میگیرند. وقتی مادهها تخم ریزی میکنند، نرها بهوسیله اسپرم تخمها را بارور میکنند.
نحوه بغل کردن برای جفت گیری که به نام اتصال معروف است، به این شکل است که نر در سمت راست قرار میگیرد تا بتواند تخمها را بارور کند. این حالت ممکن است چند روز طول بکشد.
وزغ نیزار متعلق به آمریکای مرکزی و جنوبی در سال ۱۹۳۵ برای کنترل سوسکهای نیشکر که آفت ساقههای نیشکر هستند، به نواحی شمالشرقی استرالیا برده شده. متاسفانه وزغ نیزار در محیط زیست خود بیش از حد سازگاری پیدا کرد. این وزغ به سرعت افزایش پیدا کرد و تعداد بیشماری از گونههای حشرات محلی و حیوانات استرالیا را خود. بعضی از این گونهها در حال حاضر در معرض خطر قرار دارند. این وزغ به دلیل سمی بودن و غیر قابل خورده شدن، شکارچیان کمی دارد.
نمونههای اندکی از قورباغههایی که شش ندارند نیز یافت شدهاست.
در اغلب مناطق جهان زیستگاه قورباغهها گسترده شدهاست، بااینحال آنها در قطب جنوب و و در بسیاری از جزایر اقیانوسی حضور ندارند. با توجه به ساختار و نیاز پوست قورباغهها، بزرگترین تنوع آنها را میتوان در در مناطق گرمسیری جهان، جایی که آب به آسانی در دسترس است، یافت.
قورباغهها به صورت تجاری برای اهداف مختلفی مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین قورباغهها به عنوان یک منبع غذایی استفاده میشوند؛ پای قورباغه در کشورهای چین، فرانسه، اندونزی، فیلیپین، شمال یونان و در بسیاری از مناطق آمریکای جنوبی، به ویژه لوئیزیانا یک خوراک به حساب میآید.
۳۷۰۰ گونه از قورباغهها و وزغها در دنیا وجود دارد که به غیر از جنوبگان (قاره قطب جنوب) در همه نقاط دنیا میتوان آنها را یافت. برخی از آنها عبارتاند از:
سَگ (نام علمی: Canis lupus familiaris) یکی از زیر ردههای خانگی گرگها و پستانداری از راستهٔ سگسانان است. این واژه برای هر دو گونهٔ خانگی و شکاری و گاهی اوقات برای گونههای وحشی نیز به کار میرود. سگ خانگی یکی از حیوانات کاری و نیز همنشین انسانها بوده و هست. همچنین در بعضی فرهنگها از سگ به عنوان یک منبع غذایی استفاده میشدهاست.
سگها شامل صدها گونهٔ متفاوت میشوند. ارتفاع آنها از سطح زمین تا بین دو کتف از چند اینچ در گونهٔ شیهواهوا تا چند فوت در سگ تازی ایرلندی متغیّر است. رنگ آنها نیز از سفید تا سیاه و از قهوهای تیره تا روشن با طرحهای مختلفی متغیر است. پوشش آنها نیز از بسیار کوتاه تا چند سانتی متر متفاوت است، از موی خشن تا پشم صاف، مجعد یا نرم.برخی تحقیقات نشان میدهند که سگها دست کم در حدود پانزده هزار سال پیش از گرگها اهلی شدهاند، اما با معیار قرار دادن شواهدی که از فسیلها و از آزمایش دیانای به دست آمدهاست سگها از یک صد هزار سال پیش اهلی شده بودند. تحقیقات دیگر نشان میدهند که از اهلی شدن سگها زمان کمتری میگذرد و سگها از اهلی کردن سگهای وحشی که از قبل از گرگها منشعب شده بودند به وجود آمدهاند.سگها دو نوع کلی دارند. (سگهای شکاری و سگهای خانگی).سگهای اهلی همانند روباه، شغال، گرگ و دینگو متعلق به خانواده گوشتخواران میباشند. دینگو نوعی پستاندار است که از نظر جایگاه بین اجداد سگ و پریا قرار دارد. ارتفاع آن ۵۰ سانتی متر بوده، به رنگ قرمز تا حنائی روشن یافت میشود. اولین اعضای خانواده سگ سانان حدود ۲۵ میلیون سال قبل در شمال آمریکا رفتند، روباهها از این گروه مشتق شدند. سابقه نگهداری سگها در اروپا به حداقل ۱۰ هزار سال قبل بر میگردد.بیشتر شواهد نشان میدهد که اصلیت سگهای اهلی منسوب به آفریقا و آسیا است و از آنجا به همراه مهاجرین به اروپا آورده شدهاند. سابقه اهلی کردن سگ در جنوب غربی آسیا به ۲۰ هزار سال قبل برمی گردد.دانشمندان در مورد اینکه اجداد وحشی سگها، گرگ، شغال، یا دینگو بودهاست اختلاف نظر دارند. هر چند که در مورد این نکته که گرگ و احتمالا شغال در خانواده سگها قرار دارند متفق القول هستند. گروهی بر این عقیدهاند که تمام سگها از پستاندار اولیه به نام maicid که بیش از ۵۰ میلیون سال قبل میزیستهاست مشتق شدهاند.گروهی دیگر نوعی گوشتخوار به نام Canis Ferus را که منقرض شدهاست، منشا سگهای اهلی میدانند اما مدارکی دال بر وجود این گوشتخوار به دست نیامده و این تنها یک فرضیهاست.همان طوری که در طبیعت، تمامی موجودات زنده خودشان را با شرایط محیطی و تغییرات آب و هوایی وفق می دهند هیچ شکی وجود ندارد که سگها نیز که در مراحل اولیه در نقاط مختلف جهان به وجود آمدند خودشان را با این شرایط سازگار کرده باشند . سگهای تازی اولیه برای نواحی بیابانی و جلگه ای و سگهای مستیف برای نواحی کوهستانی و جنگلی سازش یافتند. موتاسیون (جهش) موجب افزایش تعداد گونهها شد و بتدریج این گونهها آگاهانه توسط انسان به کار گرفته و پرورش داده شد. جمجمهها و استخوانهای یافت شده از عصر حجر نشان می دهد که حد اقل چهار نوع سگ در اروپا وجود داشته است که از نظر جثه و شکل جمجمه با هم تفاوت داشتند.دور از واقعیت خواهد بود اگر تصور کنیم که انسان در ایجاد این چهار گونه دخالتی داشته است. منشا این چهار گونه ممکن است متفاوت باشد. به عنوان مثال در بعضی موارد از گرگ و در مواردی دیگر از شغال مشتق شده اند. همچنین ممکن است از حیوان دیگری که به طور مستقل از سایر حیوانات تکامل یافته است به وجود آمده باشند.
1.در این قانون،باید از هر گونه کپی برداری دوری شود((بدون اجازه)).
2.هر گونه تهمت و دشنام جلوگیری شود.
3.شکایت باید با مدرک باشد.
4.هشدار به کسی داده نشود.در غیر این صورت باید وبلاگ را ترک کنید.
5.سوء استفاده از هر گونه ابزار مانند هک کردن و غیره نشود.
6.برای کپی کردن مطالب باید اجازه گرفته شود و به شماره ی 09135354785 پیامک زده شود و کلمه((کپی و چسب)) نوشته شده باشد.
7.این مطالب از سایت ویکی پدیا می باشد و باید از پایگاه عضو شده باشید.
8.برای نظرات،باید از کلمات فارسی استفاده شود و آدرس وبلاگ و ایمیل نوشته شده باشد.((در صورت داشتن امکانات نظر دهید))
فیل یا پیل نام حیوانی بزرگجثه از راسته خرطومداران (Proboscidea) از خانواده فیلان (Elephantidae) است که بیشتر بومی هندوستان و آفریقا میباشد.[نیازمند منبع]
فیلها سنگینترین جانوران خشکی هستند.دو گونه فیل وجود دارد؛ یکی فیل آفریقایی که در آفریقا زندگی میکند و دیگری هم فیل هندی که ساکن هند است.این جانوران از خرطوم دراز خود به عنوان دست استفاده می کنند و با آن غذا و آب را در دهان خود می گذارند. جنس عاج فیلها مانند جنس دندان است. فیلهای نر از عاج برای جنگیدن استفاده می کنند.
فیلها احتیاجی به دفاع از سرزمینی که در آن زندگی میکنند ندارند٬ چون به نظر میرسد همسایگانشان را میشناسند و با آنها روابط دوستانه دارند. آنها قدرت بینایی ضعیفی دارند ولی حس شنوایی و بویایی آنها بسیار خوب است.اگر یکی از فیلها احساس خطر کند٬ همهٔ گله گوش به زنگ میشود.از فیلها برای درمان بعضی بیماریهای روانی در انسانها بهره گرفته شده است. پزشکان در تایلند از فیلها برای بهبود کودکان مبتلا به اوتیسم و نیز کودکان نابینا کمک گرفتهاند تا این کودکان، که از ارتباطات اجتماعی گریزان هستند، وارد تعاملات اجتماعی شوند.
گذشته از اندازهٔ فیلها٬ دو چیز دیگر که آنها را از بقیهٔ پستان داران متمایز میکند٬ خرطوم و عاج آنهاست.خرطوم٬ بینی فیل است. خرطوم استخوان ندارد ولی ماهیچهای است و یک یا دو لب انگشت در نوک آن وجود دارد.فیلها از خرطوم برای نفس کشیدن و آب خوردن استفاده میکنند٬ به این صورت که ابتدا آب را بالا میکشد و سپس آن را از گلویش پایین میفرستد.خرطوم فیل مثل دست نیز عمل میکند.هم آنقدر قوی است که میتواند شاخههای پربرگ را با آنها بشکند و هم آنقدر دقیق که میتواند میوهای به کوچکی تمشک را با آن بردارد.
خرطوم فیل بسیار حساس است: فیلهایی که میخواهند جفتگیری کنند خرطومهایشان را در هم حلقه میکنند.فیلهای مادر وقت زیادی را صرف لمس و نوازش بچه هایشان میکنند.آنها این کار را با خرطومهایشان انجام میدهند.این «نوازش فیل» برای بچه فیل بسیار مهم است.بچهای که نوازش نشود به اندازهٔ بچهای که تماس زیادی با مادرش داشته باشد رشد نمیکند.
عاجها٬ در واقع دومین دندانهای پیشین بالایی فیلاند.وقتی این دندانها شروع به رشد میکنند٬ مثل دندان انسان٬ لایهای از مینا دارند.ولی وقتی بزرگتر میشوند٬ مینا دیگر روی دندانها را نمیپوشانند.بیشتر این دندانها از عاج ساخته شده است.فیلها از این عاجها برای دفاع کردن و غذا خوردن استفاده میکنند.این دندانها در تمام طول عمر فیل رشد میکنند٬ بنابراین فیلی که عاجهای بسیار بزرگی دارد معمولاً حیوانی پیر است.عاج مادهها کوچکتر از عاج نرهاست و عاج فیل آسیایی هم کوچک تر از فیل آفریقایی است.
واژه اسب (Aspa)(آفریده نیک) که در اوستا آمدهاست، خود یک واژه، از دوره پیش از تاریخ و به احتمال زیاد مادی(پارتی، اوستایی)است، و در پارسی باستان (asa)بوده و در سانسکریت(acva) آمدهاست. و بسیاری از نامهای اساطیری در متون کهن از این واژه گرفته شدهاست، به مانند: «اسپریس» به معنی میدان اسب دوانی و «اسپست» به منای یونجه که با تلفظی متفاوت به برخی زبانهای دیگر منتقل شدهاست.
نام اسب همواره با واژههایی مانند چابکی همراه بودهاست. پیشینیان برای اسبهای خود احترام بسیاری قائل بودند به گونهای که صاحب اسب، نیاکان اسب نژادین خود را تا ۱۲ نسل پشت میدانست و به هنگام مرگ اسبش به شدت غمگین میشد.[نیازمند منبع] همچنین اسب را جانوری نجیب نیز میشناسند. ولی در هنگام خشم اسب نزدیکی به او بسیار خطرناک است.
عمر خیام در کتاب نوروزنامه نام گونههای اسب را چنین بیان میکند:
نامهای ساخته شده با پسوند اسب:
گذشتهٔ این نژاد هنوز به درستی شناخته نشدهاست، ولی بی تردید این نژاد بسیار قدیمی است و از خاور میانه و نواحی دشتی و کوهستانی یا نیمه کوهستانی این منطقه ریشه گرفتهاست. طی تلاش ایرانیان از قبل از هخامنشیان در پرورش و اصلاح این نژاد، اسبهای اصیلی به وجود آمدند که به خاطر چابکی و مقاومتشان مایه حیرت شدند اما بیشترین فعالیتهای اصلاح این نژاد در زمان اشکانیان که ساکن شمال شرق ایران بودند انجام شد و اشکانیان که سوارکارانی ماهر بودند پس از در دست گرفتن حکومت در ایران در۲۵۰ ق. م اسب پارسی را به اسب ترکمن ترجیح داده و به مرور زمان رو یه اصلاح و پرورش این نژاد و مقاوم کردن آن آوردند. نژاد اسبهای اصیل انگلیسی از آمیزش اسبهای پارس و اسبهای محلی (انگلیسی) ریشه میگیرد. خون این نژاد امروزه تقریباً در رگهای همهٔ نژادهای سبک وزن جاری ا ست.
قد این اسبها بین ۱٫۴۵ تا ۱٫۵۵ متر است. آنها میتوانند هر رنگی داشته باشند ولی ابلق نیستند. رنگ مشکی نیز در آنان بسیار نادر است. موهای اسب پارس ابریشم مانند است. یکی از خصوصیات آن دمش است که بالا نگه داشته شدهاست (حتی به هنگام حرکت). از خوصوصیات دیگر آن سر کوچک و برجسته، گردن بلند و کمانی، کمر کوتاه، کپل بالا و افقی و پاهای محکم آن است. پوست اسب پارس نازک است، به طوری که رکهای آن به خصوص در سر، مشخص هستند. پیشانی آن صاف است سوراخهای بینی آن باز میباشد. به علاوه، اسب پارس بر خلاف دیگر نژادها ۱۷ دنده و ۵ مهرهٔ کمری دارند (به جاب ۱۸ دنده و ۶ مهرهٔ کمری).
اسب اصولا حیوانی است که در آب و هوای سرد و خشک تکامل یافته و در مناطق بیابانی همچون کویرهای عربستان رشد نیافتهاست. اسب پارسی در زمان ابتدای حکومت ساسانیان ۲۳۰ م ابتدا وارد عراق کنونی و سپس وارد یمن و عربستان شد.
ادامه مطلب ...